12+1 نمونه موفق از کمپین بازاریابی محتوا

مقدمه

بازاریابی محتوایی تولید و توزیع محتوای ارزشمند به جهت جذب مخاطب هدف می‌باشد. این بازاریابی متمرکز بر خلق تجربه ارزشمند است تا علاوه بر جذب مخاطب هدف، موجبات اشتراک گذاری گسترده محتوا و جذب خیل عظیمی از مشتریان را فراهم آورد.

در صورتیکه محتوا ارزشمند، درگیرکننده و حلال مشکلات مشتریان باشد، بسادگی وایرال یا ویروسی شده و بدست افراد زیادی خواهد رسید.

در ادامه نمونه‌هایی از کمپین‌های بازاریابی محتوایی از نظرتان می‌گذرد.

در این کمپین، هواپیمایی امارات هفت نفر از ماجراجوترین کارمندان خود را انتخاب و به مدت شش ماه به نقاط مختلف جهان فرستاد.

این هفت کارمند خوش‌شانس به شهرهای مختلفی که در امتداد خطوط پروازی امارات بود سفر کردند و با هزینه امارات، حسابی دست به گشت و گذار زدند.

جاذبه‌های تاریخی، جاذبه‌های طبیعی، غذاهای محلی، موسیقی و رقص و آوازهای محلی، محورهای مطالعه و کشفیات این افراد را تشکیل می‌دادند.

درنهایت، همه عزیزان کشفیات‌ خود را با تکنیک داستان‌سرائی و درقالب ویدئوهای جذاب تدوین نمودند و هواپیمایی امارات با مشارکت کانال نشنال جئوگرافی ،این محتوای جذاب و دسته اول را منتشر و در اختیار مخاطبان قرار داد.

شرکت خودروسازی لندروور، خودروهایی مناسب گشت و گذار و ماجراجویی در طبیعت تولید می‌کند.

به همین دلیل، معمولا از افراد عشق سفر و ماجراجو درخواست می‌کند تا از ماجراجویی‌های خود فیلم و عکس تهیه و برای لندروور ارسال کنند. این محتواهای ارزشمند، نهایتا در وبسایت و شبکه‌های اجتماعی لندروور منتشر می‌شود.

درضمن این عزیزان ماجراجو، می‌توانند در خصوص سفرها کلی داستان سرایی کنند و از این طریق مخاطبان و طرفداران بیشتری را جذب نمایند. البته به شرط اینکه این سفرها، با خودروی لندروور انجام شده باشد.

در آخرین شیرین‌کاری لندروور، یک زوج ماجراجو به همراه نوزاد هشت هفته‌ای در مدت دو هفته با همراهی تیم لندروور، دور اروپا چرخیدند.

تیم لندروور در تمام مدت، از اونها فیلم‌های 360 درجه تهیه می‌کرد تا بعدا این فیلم‌ها در وبسایت و شبکه‌های اجتماعی لندروور منتشر شوند.

شرکت نایکی، برای این کمپین مهم در حدود دوسال برنامه ریزی کرده بود.

هدف ازاین کمپین، ممکن کردن غیر ممکن ها و یا به عبارتی رسیدن به خط پایان ماراتن در زمانی کمتر از دو ساعت بود.

برای این کار، یکی از مناطق با صفا در ایتالیا انتخاب شد. کلی دونده برای مسابقه دعوت و یک تیم ورزیده فنی هم برای برگزاری صحیح مسابقه، استخدام شدند.

به هر دونده، یک جفت کفش نایکی، که برای این کار طراحی شده بود به‌صورت مجانی داده شد.

با تمام این زحمات و خون دل خوردن‌ها، نایکی به هدف خودش نرسید.

البته یکی از دوندگان آفریقایی، رکورد قبلی رو دو دقیقه و نیم جابه‌جا کرد، ولی بازهم بالای دو ساعت به خط پایان رسید.

بهرحال مشروح مسابقه به صورت زنده و مستقیم، از طریق کانال‌های نایکی در توئیتر، فیس بوک و یوتیوب پخش شد و حدود سیزده میلیون علاقمند مشتاق و البته بیکار، مسابقه رو مو به مو دنبال کردند.

بعد از مسابقه هم یک ویژه برنامه یک ساعته توسط شبکه نشنال جئوگرافی ساخته شد که مورد استقبال یک و نیم میلیون نفر تماشاچی قرار گرفت.

این کمپین ابتدا در سال 2011 به شکل ویژه‌ای به اجرا درآمد.

در این سال، بر روی یک طرف شیشه‎‌های نوشابه، لوگوی کوکاکولا و بر روی طرف دیگر، اسامی محبوب در کشورهای مختلف درج شده بود. تعداد این اسامی، به 250 عدد بالغ میشد.

به‌طوریکه افراد پس از مراجعه به فروشگاه‌ها، نام خود را بر روی شیشه نوشابه پیدا نموده و با شیشه عکس یادگاری می‌گرفتند.

در نهایت عکس مربوطه برای کوکاکولا ارسال میشد.

در اجرای جدید که در سال 2018 صورت گرفت، دیگر اسمی بر روی شیشه نوشابه درج نشده بود.

بلکه طرفداران کوکاکولا می‌بایستی با محصولات کوکاکولا عکس گرفته و احساسات شاد خود را در قالب عکس به نمایش می‌گذاشتند.

در نهایت عکس‌ها از طریق هشتگ جدیدی در اینستاگرام با عنوان shareacoke# به اشتراک گذاشته میشد.

نتیجه اینکه حدود 650,000 پست توسط طرفداران پرو پا قرص کوکاکولا به اشتراک گذاشته شد.

این کمپین سهم زیادی در افزایش آگاهی مردم نسبت به این برند جهانی داشته است.

مهمتر اینکه، کوکاکولا جهت این کمپین مهم دیناری هزینه نکرده و کلیه امور اعم از تولید محتوا و اشتراک گذاری توسط طرفداران صورت گرفته‌ است.

در پاییز سال 2017، آیکیا اپلیکیشن موبایلی جالبی را رونمایی کرد.

این اپ مشتریان را قادر می‌ساخت تا 2000 قطعه از انواع مبلمان و دکوراسیون آیکیا را در منازل خود مشاهده نموده و قبل از خرید، بتوانند بهترین انتخاب را انجام دهند.

برخی از مشتریان، از این تجربه جالب فیلم برداری نموده و ماحصل کار را در یوتیوب قرار دادند.

یکی از این ویدئوها که توسط یکی از سلیبریتی‌های خانم و با حمایت آیکیا ساخته شده بود، یک و نیم میلیون بار در یوتیوب مشاهده شد.

و بدین ترتیب، یکی از موفق‌ترین کمپین‌های بازاریابی محتوایی توسط آیکیا، اجرا گردید.

مک دونالد کانادا در یک کمپین موفق با عنوان غذا از ما، سوال از شما، از مردم درخواست نمود تا سوالات خود را در خصوص جنبه‌های گوناگون فعالیت‌های مک دونالد، ارسال نمایند.

درنهایت بالغ بر ده هزار سوال جمع‌آوری شد و مک دونالد کانادا با همراهی شرکت مادر به تک تک آنها پاسخ داد.

این کمپین موفق باعث نزدیکی هرچه بیشتر مک دونالد به مشتریان و درک موضوعات و دغدغه‌های آنها شد.

همچنین مشتریان هم نسبت به مک دونالد به شناخت عمیقی دست یافته و هرچه بیشتر با این برند احساس نزدیکی نمودند.

شرکت گو پرو دوربین‌های ویژه‌ای تولید می‌کند که بسیار مورد توجه افراد ماجراجو و پرجنب و جوش، قرار گرفته است.

این دوربین کوچک، می‌تواند فیلم‌برداری و عکس‌برداری را در حین حرکت انجام دهد.
بطوریکه افراد در حال موتور سواری و یا بالا رفتن از صخره‌ها می‌توانند از خود فیلم و عکس با کیفیت تهیه کنند.

گو پرو از دوستداران خود خواسته است تا عکس‌ها و فیلم‌های خود را با هشتک GoPro# در فضای مجازی منتشر نمایند. تا کنون نزدیک به چهل و پنج میلیون عکس و فیلم تنها در اینستاگرام منتشر شده است.

لازم به ذکر است که گو پرو نزدیک به هفت میلیون دنبال کننده در شبکه اینستاگرام دارد.

در این میان کار بازاریابان محتوایی گو پرو بسیار ساده است. انتخاب بهترین عکس‌ها و فیلم‌ها از میان انبوه مواردی که توسط دوستداران به اشتراک گذاشته شده و قرار دادن آنها در وبسایت گو پرو.

به نظر میرسد گو پرو، با صرف کمترین هزینه بازاریابی محتوایی در طول تاریخ بشر، بیشترین نتیجه را از آن خود ساخته است.

بدون شک ردبول را باید سلطان محتوا نامید.

چراکه یکی از عمده‌ترین دلایل موفقیت این شرکت، به تولید دائمی محتوا و کمپین‌های پی در پی برمی‌گردد.

این شرکت مرکز رسانه‌ای خود را درسال 2007 در اروپا تاسیس نمود. لکن خیلی زود، دفاتر دیگری در نیویورک و هالیوود تاسیس گردید.

فعالیتهای رسانه‌ای شامل رسانه‌های کاغذی، رسانه‌های آنلاین، برنامه‌های تلویزیونی و  تولید انواع فیلم، در این مراکز و با حضور نزدیک به یکصد و پنجاه کارمند، دنبال می‌شود.

به همت این مراکز، ردبول نزدیک به پنج هزار فیلم و پنجاه هزار عکس را برای بازدید علاقمندان خود آماده سازی نموده است.
در سال 2011 ردبول دست به ساخت فیلمی بلند با عنوان ” هنر پرواز ” زد که هزینه‌ای بالغ بر دو میلیون دلار در بر داشت.این فیلم در آی تیون، با استقبال بی‌نظیری رو برو گردید و توانست در مدت یک‌هفته، درآمدی ده میلیون دلاری برای ردبول به ارمغان آورد.

همچنین ردبول با بسیاری از شبکه‌های تلویزیونی فراردادهای دراز مدت منعقد نموده تا بتواند برنامه‌های خود را در ساعات مشخص و به طور منظم برای علاقمندان، پخش نماید.

تیستی یک کانال یوتیوبی است که در حدود 18.5 میلیون نفر عضو دارد .

ویدئوهای این شرکت که در خصوص تهیه غذا و دسرهای گوناگون است، از زمان تاسیس در سال 2017 تا کنون
2.8 میلیارد بار! مورد بازدید علاقمندان قرار گرفته است .

راز محبوبیت این برند محتوایی، تهیه ویدئوهای کوتاه، منحصر به فرد، و قابل درک و هضم برای همه مردم دنیا و در عین حال جذاب می‌باشد.

ویدئو به خودی خود، تمامی جزئیات کار را با استفاده از تصاویر شفاف به نمایش می‌گذارد و نیازی به گوینده و نریشن و زیرنویس و امثالهم، ابدا احساس نمی‌شود.

در ویدئوهای مشابه که توسط سایر کانال‌های آشپزی ارائه می‌شوند، تمامی جزئیات کار توسط سرآشپز با تجربه‌ای بیان می‌شود. بدیهی است صحبت‌های شفاهی سرآشپز، که البته برای همه مخاطبان با ملیتهای گوناگون قابل درک نیست، نقش کلیدی را در آماده‌سازی صحیح غذا بر عهده دارد.

همین مورد می‌تواند دلیل برتری بی‌قید و شرط کانال تیستی، نسبت به سایر رقبا، در محیط یوتیوب باشد.

شرکت ولکرو سازنده چفت و بست‌های چسبی است که ملموس ترین مورد استفاده این اقلام در کفش‌های ورزشی بدون بند می‌باشد. این اقلام در بسیاری از موارد دیگر مانند پوشک بچه و لباس فضانوردان مورد استفاده قرار می‌گیرند.

تکنولوژی این بست‌ها توسط شرکت ولکرو اختراع و به اسم همین شرکت ثبت شد.

با عنایت به قوانین ثبت اختراع، به مدت 40 سال، هیچ شرکت آمریکایی حق اقتباس از این تکنولوژی را نداشت و همه چیز در انحصار ولکرو باقی ماند. پس از پایان این مدت، شرکت‌های دیگر به سرعت به ساخت چفت و بست چسبی روی آوردند و برای ولکرو رقبای متعددی در بازار پیدا شد.

کیفیت محصولات ولکرو، از سایر رقبا بسیار بالاتر بود، اما مشکل این بود که “ولکرو” به اسم ژنریک تبدیل شده بود و مصرف کنندگان در ذهن خود مابین محصول ولکرو و سایر رقبا، عملا تفکیکی قائل نمی‌شدند. آنها به چفت و بست ساخت کلیه برندها، ولکرو اطلاق می‌کردند!

مانند مردم ایران که به انواع اسنک، پفک می‌گویند. درحالیکه پفک فقط توسط شرکت مینو تولید می‌شود.

شرکت ولکرو همین امر را دستمایه قرار داد تا با ساخت ویدئوی طنزی، به مصرف‌کنندگان یادآوری کند که هر چفت و بستی ساخت ولکرو نبوده و غیر مستقیم از آنها بخواهد تا فقط دنبال محصولات ولکرو باشند.

این ویدئو یک میلیون بار در سراسر دنیا از طریق شبکه یوتیوب و سایر شبکه‌های اجتماعی مورد بازدید قرار گرفت.

مخاطبان ضمن ارتباط گیری مناسب با این ویدئو، نقطه نظرات خود را به ولکرو ارسال نمودند که مورد استقبال قرارگرفت و به تک تک آنها پاسخ مقتضی داده شد.

درنهایت ولکرو توانست به هدف خود که آگاهی سازی صحیح برند بود، دست پیدا کند.

کمپین‌های محتوایی فقط منحصر به شرکت‌ها و موسسات انتفاعی نشده و تشکیلات غیر انتفاعی را نیز در بر می‌گیرد.

به هر حال موسسات غیر انتفاعی می‌بایستی توجه خیرین، داوطلبان و افرادی که به نوعی قصد کمک و همیاری دارند را جلب نمایند و خود را در معرض دید انها قرار دهند.

یکی از این موسسات غیر انتفاعی، Make-A-Wish نام دارد که مسئولیت آن برآورده سازی آرزوهای کودکانی است که به بیماریهای سخت و کشنده مانند سرطان دچار شده‌اند.

یکی از این کودکان پسر هشت ساله‌ای اهل سانفرانسیسکو به نام مایلز بود.

مایلز که با سرطان خون دست و پنجه نرم می‌کرد، آرزو داشت که بتمن شود و
Make-A-Wish این امکان را برای او فراهم نمود.

بطوریکه عملیات بتمن جوان با حضور تعداد زیادی از مردم و عکاسان و خبرنگاران در مرکز شهر با موفقیت به انجام رسید و در نهایت جوکر دستگیر و تحویل مقامات قانونی گردید و شهر سانفرانسیسکو توانست نفس راحتی کشیده و دوباره امنیت را احساس کند.

کل ماجرا در قالب فیلمی تماشایی و احساسی تهیه و بر روی شبکه‌های اجتماعی منتشر گردید. این فیلم فقط در شبکه یوتیوب حدود دو میلیون بار دیده شد و مخاطبان ارتباط مناسبی با آن برقرار نمودند.

و این همه به معنای جلب توجه مخاطبان به فعالیت‌های خیرخواهانه Make-A-Wish و سرازیر شدن انواع و اقسام کمک‌ها به این موسسه خوش‌فکر بود.

در این کمپین، جنرال الکتریک از تعدادی اینفلوئنسر دعوت نمود تا از کارخانه معظم این شرکت بازدید و اقدام به تهیه عکس و فیلم کنند.

سپس این عکس‌ها را در اینستاگرام تحت هشتک geinstawalk# با اشتراک بگذارن.

نکته جالب این بود که جنرال الکتریک این افراد را به بازدید خطوط تولید ماشین ظرفشویی و یخچال نبرد، بلکه اون‌ها رو به سایت‌های تولید توربین‌های بادی و موتور جت برد تا با پشت صحنه ساخت این محصولات مهم آشنا بشن.

این کار شاید برای اولین بار در تاریخ جنرال الکتریک صورت می‌گرفت و به همین دلیل عکس‌ها و فیلم‌های منتشر شده مورد استقبال بی‌نظیر مخاطبان واقع شد.

نتیجه ملموس این کمپین افزایش بازدید پست‌های اینستاگرام جنرال الکتریک تا  هشت میلیون بازدید و افزایش قابل توجه فالوورها تا چهارصد هزار نفر بود.

کمپین بالا اساسا B2B محسوب میشد و جهت آشنایی و جذب صنایع طراحی شده بود. اما اجرای موفق اون باعث شد علاوه بر جذب صنایع، در ذهن مردم عادی نیز تصویر مثبتی از جنرال الکتریک، شکل بگیره.

شرکت چارمین یکی از عمده‌ترین تولیدکنند‌گان دستمال توالت در آمریکاست.

شاید اجرای کمپین محتوایی توسط چنین شرکتی در نگاه اول، کمی مسخره به نظر برسه.

اما چارمین اینطوری فکر نمی‌کرد. اون‌ها یک اپلیکیشن جالب تهیه و از مشتریان درخواست نمودند که اپ رو نصب و هرجا دستشوئی عمومی تر تمیز پیدا کردند، موقعیت اون رو داخل اپ و روی نقشه مشخص کنند.

ضمنا اون‌ها می‌تونستند تجارب تلخ و شیرین خودشون رو هم از دستشوئی‌های عمومی، به اشتراک بگذارن.

مثلا شلوغ بود، خیلی کثیف بود، سوراخش گرفته بود، صابون نداشت، ملت در میزدن، شیلنگش نشتی داشت…

خلاصه اپلیکیشن، کاملا جنبه تعاملی داشت.

البته محتواهای تولیدی مشتریان، خیلی قابل انتشار در بیرون اپلیکیشن نبود و هدف چارمین بیشتر این بود که یک شبکه اجتماعی داخلی راه بندازه و از این طریق بتونه کم کم افراد خارج از شبکه رو جذب و دامنه مشتریان خودش رو وسیع تر کنه.

بنابراین از جنبه جذب مشتری‌های جدید، کمپین چارمین یکی از کمپین‌های موفق محتوایی به شمار میاد.

شرکت آکورنز، مشاوری مالی است که به افراد جهت پس‌انداز وجوه اندک و سرمایه‌گذاری آنها، یاری می‌رساند.

با استفاده از اپلیکیشن این شرکت که به حساب بانکی افراد متصل است، پولهای خرد حاصل از خرید‌های روزانهذخیره سازی شده و پس از رسیدن به حد مشخصی، توسط آکورنز سرمایه‌گذاری خواهند شد.

به عنوان مثال اگر شما از سوپر مارکت، به میزان 3.85 دلار خرید کنید، 0.15 دلار (15 سنت) در حساب آکورنز ذخیره می‌شود و این وجوه پس از رسیدن به حد 5 دلار، مطابق با نظر آکورنز سرمایه‌گذاری خواهند شد.

این خدمات برای افرادی با درآمد کم که به سرمایه‌گذاری علاقمند هستند، بسیار جذاب است.

شرکت آکورنز با ایجاد وبلاگی با عنوان Grow، اطلاعات ذی‌قیمتی را در خصوص راه‌های صرفه جویی، سرمایه‌گذاری، بهینه خرج کردن و گرفتن و تسویه وام، در اختیار مخاطبان خود قرار می‌دهد.

همچنین اخبار، مقالات و مصاحبه‌های گوناگون در خصوص مسائل مالی و سرمایه‌گذاری، در این وبلاگ منتشر می‌شود.

هدف آکورنز از ایجاد این وبلاگ، جذب هرچه بیشتر مخاطب و توانمند سازی افراد در خصوص کاهش هزینه‌ها و انجام سرمایه‌گذاری‌های صحیح می‌باشد.

آکورنز در Grow، تبلیغ مستقیمی درباره اپلیکیشن خود انجام نمی‌دهد، اما نتیجه عملی ایجاد این وبلاگ، افزایش قابل توجه نصب کنندگان اپلیکیشن آکورنز بوده است.

شرکت پلوتون سازنده دستگاه‌های بدنسازی مانند دوچرخه و تردمیل می‌باشد.

محصولات این شرکت مجهز به مانیتور، سیستم پخش و دریافت صوت، دوربین و غیره بوده، بطوریکه افراد می‌توانند همزمان با تمرینات ورزشی، به تماشای فیلم پرداخته و حتی در کلاس‌های آنلاین شرکت نمایند.

شرکت پلوتون، طبق گفته‌های مدیرانش، هرگز مایل نبوده که صرفا به عنوان سازنده دستگاه‌های ورزشی شناخته شود. آنها در نظر دارند به عنوان مهمترین مرجع آموزش بدنسازی، مورد توجه عموم ورزشکاران قرار گیرند.

به همین دلیل، این شرکت در کنار تولید دستگاه‌های ورزشی مدرن، به ساخت فیلم‌های جذاب آموزشی اشتغال دارد و همه روزه ساعاتی را به پخش ویدئوهای زنده در وبسایت خود، اختصاص می‌دهد.

ویرجین هلدینگ عظیمی است که در زمینه‌های گوناگون از موسیقی گرفته تا سلامت و از سفرهای هوایی و ریلی گرفته تا سفرهای فضایی فعالیت می‌نماید.

در این غول دنیای کسب و کار، تبلیغات به تدریج محوریت خود را از دست داده و جای خود را به محتوا داده است.

در نتیجه ویرجین، انواع کمپین‌های موفق محتوایی را در کارنامه خود به ثبت رسانده است.

اما شاهکار ویرجین، کمپینی با عنوان ” LINE UP BUILDER ” ، همزمان با بازی‌های فوتبال جام یورو 2016، اجرا گردید.

در این کمپین، مخاطبان با استفاده از اپلیکیشن خاصی که توسط ویرجین ارائه شده بود، می‌توانستند خود را جای مربی تیم‌ محبوبشان گذاشته و جهت هریک از بازی‌های پیش رو، روش بازی (مثلا 3-3-4) و بازیکنان مورد نظر خود را انتخاب و نتیجه را از طریق توئیتر و یا فیس بوک، به اشتراک بگذارند.

علاوه بر این، معمولا افراد، با ارائه مستنداتی از انتخاب خود دفاع نموده و همین زمینه ساز بحث و چالش هرچه بیشتر در فضای مجازی میشد.

در هرحال، همانطوریکه انتظار می‌رفت، کمپین فوق موفقیت‌های بزرگی را برای ویرجین به ارمغان آورد و سبب درگیری هرچه بیشتر مخاطبان با این برند مشهور گردید.

لوویس یکی از معتبرترین فروشگاه‌های لوازم خانگی آمریکاست که اجناس خود را به‌صورت حضوری و از طریق وبسایت به فروش می‌رساند.

انواع میز و صندلی و دکوراسیون داخلی، انواع یخچال و فریزر، وسایل گرمایش و سرمایش خانه و کلیه لوازم آشپزخانه از جمله محصولات لوویس می‌باشند.

اما این تنها بخشی از ماجراست. فروشگاه لوویس یکی از فعال‌ترین فروشگاه‌ها در عرصه بازاریابی محتوایی می‌باشد.

بطوریکه در وبلاگ خود، به مطالب بسیار جالب و کاربردی برای خانواده‌ها اشاره می‌کند.

مطالبی از قبیل” راهنمای خرید یخجال و فریزر”، “چگونه اطاق‌های اضافی منزل را با کمترین هزینه به باشگاه بدنسازی تبدیل کنیم”، “چگونه حیاط خلوت خانه را تبدیل به محیط بازی کودکان تبدیل کنیم”، ” از چه نوع رنگ و دکوراسیونی استفاده کنیم تا خانه ما بزرگتر به نظر بیاید”.

بدیهی است که این مطالب مفید، به سوالات بسیاری از خانواده‌های آمریکایی پاسخ داده و این افراد را به لوویس و خرید از آن علاقمند می‌کند.

ایر بی ان بی، سامانه رزرو مراکز اقامتی در سراسر دنیاست و هدفگذاری آن بر روی مسافرینی است که به جای اقامت در هتل، ترجیح می‌دهند در یک اپارتمان، یا قسمتی از یک آپارتمان اقامت نمایند.

از سوی دیگر افرادی هستند که مایلند تا آپارتمان یا بخشی از آپارتمان خود را به مسافرین اجاره و از این رهگذر کسب درآمدی نمایند. ایر بی ان بی ارتباط بین این دو قشر را به خوبی برقرار نموده است.

بطوریکه این سامانه تنها پس از 5 سال از آغاز فعالیت خود توانست 10 میلیون شب اقامت در سراسر دنیا را از آن خود نماید.

البته، هتل‌ها و مراکز اقامتی هم گاها از این سامانه استفاده می‌کنند.

این پلتفرم محبوب، کتابچه ‌راهنمایی دارد که در آن ویژگیهای مناطق مختلف از لحاظ غذاهای محلی، موسیقی سنتی، مراکز خرید، مراکز تفریحی و نقاط دیدنی مورد اشاره قرار گرفته است.

جالب اینجاست که بخشهای مختلف این کتابچه، عمدتا توسط افرادی تهیه شده که مشتاق به اجاره خانه خود به توریست‌ها می‌باشند.

از سوی دیگر، افراد می‌توانند بصورت آنلاین و از طریق وبسایت ایر بی ان بی، تجارب خود را با مخاطبان به اشتراک بگذارند. بدیهی است که این تجارب می‌بایستی در زمینه‌های مرتبط با توریسم، نظیر آشپزی، خرید و گشت و گذار باشد.

اینگونه محتواهای جذاب و بی‌‌نظیر، توانسته کاربران زیادی را جذب وبسایت ایر بی ان بی نماید.

آمریکن اکسپرس، یکی از بزرگترین ارائه کننده‌گان خدمات مالی، نظیر کارت‌های اعتباری می‌باشد.

این غول مالی، وبلاگی با عنوان American Express OPEN Forum دایر نموده است که در آن همه گونه راهنمایی در اختیار مشتریان آمریکن اکسپرس قرار داده می‌شود تا بتوانند کسب و کار خود را رشد دهند و طعم شیرین موفقیت را احساس کنند.

مدیریت مالی، استراتژی، مدیریت منابع انسانی از جمله مباحثی هستند که در این وبلاگ، به آن پرداخته شده است و برای کلیه کسب و کارها، به خصوص کسب و کارهای کوچک بی‌اندازه مفید می‌باشند.

در این وبلاگ، هرگز درباره خدمات آمریکن اکسپرس صحبتی نمی‌شود و در این خصوص تبلیغی صورت نمی‌گیرد.

بلکه این فضا فقط به مشتریان تعلق دارد تا در آن بیاموزند و البته برای کسب و کار خود بازاریابی نمایند. چراکه هرکدام از مشتریان، می‌توانند داستان کسب و کار خود را در قالب محتوای جذاب ویدئویی تهیه و بر روی وبلاگ بارگذاری نمایند.

آمریکن اکسپرس برای تهیه مطالب دسته اول و غیر تکراری وبلاگ خود، هزینه‌های سنگینی را متحمل می‌شود. به خصوص که این برند به صدای مشتری دقیقا گوش می‌دهد و سعی می‌کند تا محتوای مورد علاقه مشتریان خود را تهیه و ارائه نماید.

همه این تلاش‌ها، آمریکن اکسپرس را قادر ساخته تا جمعیت قابل توجهی از مشتریان خود را گرد هم آورد. مشتریانی که تعداد آنها روز به روز در حال افزایش است .

علاوه بر این، وبلاگ فوق‌الذکر توانسته تا حد زیادی جایگاه برند آمریکن اکسپرس را در ذهن مشتریان ارتقا ببخشد.

البته آمریکن اکسپرس، کمپین‌های مقطعی بسیار موفقی را نیز اجرا نموده ‌است.

این شرکت که حامی همیشگی مسابقات تنیس آمریکا است، در یکی از کمپین‌ها، با تجهیز سالنی سرپوشیده، امکاناتی فراهم نمود تا افراد بتوانند از طریق واقعیت مجازی با قهرمانان آمریکا، تنیس بازی کنند.

در حدود هشت هزار نفر در این چالش شرکت نمودند و اخبار این واقعه از طریق رسانه‌های بین المللی در سراسر دنیا منتشر گردید.

بطوریکه یک میلیارد نفر از مردم دنیا در جریان این رویداد منحصر به فرد قرار گرفتند.

زمانی که پپسی از یکی از محصولات استراتژیک خود، با عنوان پپسی ماکس رونمایی کرد، تصمیم گرفت تا با اجرای کمپینی خلاق، این محصول را با قدرت بیشتری وارد بازار کند.

پپسی ماکس، نوشابه‌ای بدون شکر بود و پپسی تاکید داشت که طعم این نوشابه به طرز باور نکردنی (Unbelievable) خوب بوده و با نوشابه‌های معمولی پپسی تفاوتی نمی‌کند.

به منظور جا انداختن این مفهوم در ذهن مشتری، پپسی علاوه بر استفاده از یوتیوبرهای برجسته، از یکی از فوتبالیست‌های حرفه‌ای درخواست کرد تا پس از انجام تمرینات لازم، کاری خارق‌العاده و باورنکردنی انجام دهد.

در نهایت دیمون واکر، موفق شد تا با تلاش فراوان داخل یک استوانه خوابیده درون لوپی بسته با سرعت حدودا 15 کیلومتر در ساعت بدود و از سد نیروی جاذبه بگذرد.

برند مشهور کیت کت در سال 2020 و در آستانه هشتاد و پنجمین سالگرد تولد این برند شیرین، در یک اقدام جالب استفاده از اسلوگان مشهور خود “Have a break, have a KitKat ” را به مدت ده روز متوقف نمود و از کلیه هواداران خود درخواست نمود تا اسلوگان جدیدی را جهت کیت کت پیشنهاد نمایند.

اسلوگان های پیشنهادی می بایستی با هشتگ ABreakForHaveABreak# در شبکه های اجتماعی بارگذاری میشدند و به برنده خوش شانس نیز جوایز نفیسی اهدا می‌گردید.

بدین ترتیب کیت کت توانست تا سیلی از پیشنهادات جالب و خلاقانه را از سوی هواداران دریافت نماید و همچنین موجی عظیم در شبکه های اجتماعی به نفع خود، راه اندازی نماید.

برند مشهور کی اف سی در آستانه ارائه خوراک مرغ بدون استخوان و در اقدامی جالب از مشتريان درخواست نمود تا عكس خود را در حالت مثلا قورت دادن استخوان، ارسال و جايزه دريافت نمايند.

این کمپین کاملا حالت طنز و سرگرمی داشته و با استقبال مخاطبان همراه بود. بطوریکه تعداد زیادی عکس در مدت کوتاهی برای کی اف سی ارسال شد و موجبات شناخته شدن هرچه بیشتر خوراک مرغ بدون استخوان را فراهم نمود.